بیشتر تنبلی های ما از این 7 نوع هستند ، راه های درمان هر یک از آنها

به گزارش مجله زیبایی زندگی، بیشتر ماها می دانیم که کار درست کدام است و با چه روندی می توانیم به موفقیت کامل یا نسبی برسیم و یا دست کم شرایط را برای خودمان بهتر کنیم، راه هم کمابیش مشخص است.

بیشتر تنبلی های ما از این 7 نوع هستند ، راه های درمان هر یک از آنها

مثلا بیشتر ما می دانیم که باید غذای سالم بخوریم و بیشتر ورزش کنیم و کمتر وقتمان را تلف کنیم و بیشتر مطالعه کنیم و می دانیم این جهت اگر مستمر دنبال شود به نتیجه خواهد رسید. اما چیزی که ما اسمش را تنبلی می گذاریم، بیشتر اوقات باعث می شود که نتوانیم برنامه خوب خودمان را ادامه بدهیم.

مثلا یک مدت ورزش می کنیم و به صورت نسبی کمی انداممان متناسب تر می شود، اما یک دفعه به خودمان می آییم و می بینیم که همه چیز را رها کرده ایم و برگشته ایم سر خانه اول.

واقعا چرا تنبلی می کنیم و آیا می توانیم راهکاری برای گریز از تنبلی داشته باشیم؟!

جالب است که بیشتر تنبلی ها ما از این 7 نوع هستند:

1- گیج هستیم و نمی دانیم چه کنیم

بعضی از تنبلی های ما در واقع آشفتگی هستند و ما اصلا نمی دانیم که از کجا باید شروع کنیم. اتفاقا آدم های کمال گرا خیلی اسیر این نوع آشفتگی می شوند. آنها همه چیز را کامل می خواهند و می خواهند در مدت کم به نتیجه کامل برسند و چون قبلا تجربه کرده اند که در عالم واقع، چنین چیزی ممکن نیست، آشفته می شوند و اصلا کارها را شروع نمی کنند و فقط در اندیشه انجام تعدادی زیادی کار خوب هستند و بس. دست آخر اسمش را می گذارند را: تنبلی!

راه درمان: از تجارب قبلی درس بگیرید و به خودتان بقبولانید که پیروزیت های کوچک و تدریجی بهتر از آشفتگی های دائمی هستند. شب هنگام وقت بگذارید و برنامه عملی برای فردای خود بنویسید.

2- یک ترس بیمارگونه بد: نمی توانم!

این صدای درونی را بسیاری از ماها داریم:

من بیشتر از ده سال طول کشید که در زبان انگلیسی به حد درک مطلب مناسب برسم. چطور می خواهم زبان سخت آلمانی یاد بگیرم؟!

نمره بالا آوردن در این امتحان خیلی سخت است. از آنجا که احتمالا علیرغم تلاش و تلاشم نمره میانه می آورم، بهتر است اصلا خودم را خسته نکنم.

در این نوع از تنبلی شما اصلا به خود قبولانده اید که نمی توانید، پس شروع نمی کنید.

راه درمان این تنبلی این است که از آدم های پیروز بپرسید که چطور شروع کرده اند. در کمال تعجب خواهید فهمید که شروع بسیاری از آنها، بسیار افتان و خیزان بوده است.

3- یک دیدگاه ثابت منفی: می ترسم نتوانم و مسخره خاص و عام شوم!

این نوع از تنبلی گریبان کسانی را می گیرد که نظر و پچ پچ و همهمه مردم خیلی برایشان مهم است و مدام با خودشان می گویند که مثلا:

اگر نتوانم در مسابقه برنده شوم، همه می گویند که فلانی شب و روز تمرین می کرد و نتوانست. بعدش آشکار و نامحسوس به رویم می آورند. پس بهتر است که خودم را درگیر این فرایند نافرجام نکنم.

راهش این است که به خودتان بگویید من برای خودم و شادی شخصی ام زندگی ام کار می کنم . مسلما اشتباه و شکست، جزئی از جهت است و من از جهت لذت خواهم برد و حرف دیگران برایم مهم نیست.

4- سندرم خستگی مزمن!

بعضی ها هم یک صدای درونی دارند که مدام به آنها ندا می دهد:

ببین! تو امروز خیلی خسته ای. از شش صبح بیدار بودی و اداره رفتی. جدا می خواهی شب شش کیلومتر بدوی؟! پلانک، دراز و نشست؟ بی خیال! توی لایق استراحت هستی. توی خسته ای!

راه گریز از این نوع تنبلی این است که از حیله کوچکی استفاده کنید:

به خودتان بگویید که امروز می خواهم به خودم ظلم کنم و خودم را خسته تر کنم. بعد که مثلا ورزش می کنید و به آن حال خوب بعد ورزش می رسید، این خاطره ای در پس زمینه مغزتان می شود.

دفعات بعد می توانید به این خاطره مراجعه کنید و این بار بگویید که: بله! امروز من خسته هستم. اما می دانم که در صورتی که فلان کار را کنم به آن حال خوب خواهم رسید.

5- بی تفاوتی! آخه چی بشه!

مثلا این کتاب را بخوانم. بیشتر بدانم که بیشتر افسرده بشوم؟

فرض کن 10 کیلو وزن کم کنم. به جایی می رسم؟ اصلا من برای کسی مهم هستم؟!

اینجا برای گریز از بی تفاوتی باید برای خود انگیزه سازی کنید. مثلا در مورد کتابی که می دانید جالب است، رشته توییت بنویسید یا نظرتان را در چند استوری بنویسید. یا استوری بگذارید و خیلی آشکارا بگویید که از فرم خارج شده اید و می خواهید یک چالش یک ماهه را شروع کنید و از دنبال کننده های خود بخواهید که به شما بپیوندند و مشوق شما باشند.

6- پشیمانی! دیگه برای من دیر شده

بله! این جهت کسب و کار که الان یاد گرفته ام، خیلی خوبه. اما کاش این جهت و تجربه را 20 سال پیش داشتم. الان دست زیاد شده. سر پیری که من نباید اینقدر بدوم!

باز هم یک نوع تنبلی دیگر. به یاد بیاورید که ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است. گذشته از این ضرب المثل ایرانی، به یاد بیاورید که خیلی ها در میانسالی یا حتی پیری به پیروزیت و قله معروفیت رسیده اند و علاوه بر این دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.

7- هویت کاذب آدم تنبل برچسب شما شده

این نوع تنبلی در واقع یک سوگیری تأییدی confirmation bias است. حالا سوگیری تاییدی یعنی چه؟

یعنی گرایش به جستجو در اطلاعات یا تعبیر کردن آن به نحوی است که باورها یا فرضیه های خودِ شخص را تأیید کند. سوگیری تأییدی یکی از انواع سوگیری شناختی محسوب می شود.

در این نوع از تنبلی شما به زور برچسب تنبلی به خود زده اید و بعد هر چیزی بی ربطی را تاییدکننده این هویت کاذب می کنید. مثلا اگر در پیاده روی از دیگران عقب بیفتید و این در واقع به خاطر مصدومیت زانوی اخیر باشد، به خودتان می گویید: ثابت شد واقعا تنبلم!

اگر در یک مسابقه ورزشی محبت آمیز در آخر هفته، مثلا شوت شما وارد دروازه نشود، این را هم نشانه تنبلی و بی عرضگی خود می دانید.

حتی شوخی های بی نظر دوستان خودتان را تاییدکننده همین امر می دانید.

برای گریز از این سوگیری، سعی کنید که منطقی تر فکر کنید و به همه جوانب و علت های پیروزیت یا شکست خود و نزدیکانتان فکر کنید. سعی کنید که در مورد خودتان در ذهنتان منصفانه فکر کنید.

شب هنگام پیش خود عبارات مثبت را تکرار کنید. چیزهایی مانند این:

من چابکم و هر روز برای بهتر شدن بی وقفه تمرین خواهم کرد.

من باهوشم و با مطالعه پیوسته، از دیگران جلوتر خواهم افتاد.

من هنرمندم و مهارت هنری خود را جلوه بیرونی خواهم بخشید.

منبع: یک پزشک
انتشار: 6 مرداد 1401 بروزرسانی: 6 مرداد 1401 گردآورنده: beauty-of-life.ir شناسه مطلب: 2143

به "بیشتر تنبلی های ما از این 7 نوع هستند ، راه های درمان هر یک از آنها" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بیشتر تنبلی های ما از این 7 نوع هستند ، راه های درمان هر یک از آنها"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید